English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (305 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dry ginger U نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
highball U یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
igniter U ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
best power mixture U نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
counter revolution U عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
kopfring U حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
walkthrough U جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
nitro U مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
epergne U زیورشاخه دارکه دروسط میزغذاخوری میگذارند
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
amalgams U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
graphics U تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
hard-up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
fritter U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
pay d. U خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
fritters U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
parang U یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
clavichord U یکجورسازسیمی وجا انگشتی دارکه پیشروپیانوی کنونی بوده است
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
whiskies U ویسکی
snakebite U ویسکی
whisky U ویسکی
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
backbones U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbone U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
whiskies U ویسکی خوردن
scotching U ویسکی اسکاتلندی
scotched U ویسکی اسکاتلندی
scotches U ویسکی اسکاتلندی
scotch U ویسکی اسکاتلندی
whiskies U مثل ویسکی
red eye U ویسکی ارزان
poteen U ویسکی قاچاق
whisky U مثل ویسکی
bourbons U ویسکی بوربن
whisky U ویسکی خوردن
bourbon U ویسکی بوربن
The whisky burned in my throat . U ویسکی گلویم راسوزاند
pot(heen U ویسکی قاچاقی ایرلندی
pot still U دستگاه تقطیر ویسکی
confect U مخلوط کردن
mingling U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
mingled U مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
melt U مخلوط کردن
meddles U مخلوط کردن
meddled U مخلوط کردن
intermeddle U مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
hash U مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن
admix U مخلوط کردن
intermingling U با هم مخلوط کردن
mell U مخلوط کردن
commix U مخلوط کردن
interlard U مخلوط کردن
meddle U مخلوط کردن
melts U مخلوط کردن
syncrasy U مخلوط کردن
mixing U مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
puddle U مخلوط کردن
blends U مخلوط کردن
cutty sark U نام تجاری نوعی ویسکی
tempers U مخلوط کردن مزاج
mix U مخلوط کردن ترکیب
burden U مخلوط کردن بار
mix U امیختن مخلوط کردن
intermix U در هم امیختن با هم مخلوط کردن
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
commingle U بهم مخلوط کردن
souse U با ترشی مخلوط کردن
burdens U مخلوط کردن بار
cross loading U مخلوط کردن بارها
shuffled U بهم مخلوط کردن
temper U مخلوط کردن مزاج
shuffles U بهم مخلوط کردن
ethylate U بااتیل مخلوط کردن
etherize U بااتر مخلوط کردن
shuffling U بهم مخلوط کردن
mixes U مخلوط کردن ترکیب
tempered U مخلوط کردن مزاج
shuffle U بهم مخلوط کردن
mixes U امیختن مخلوط کردن
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
whiskey sour U کوکتیل مرکب از ویسکی و شکرو اب لیمو
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
blenders U ماشین مخصوص مخلوط کردن
roil U مخلوط کردن سرگردان شدن
admix U مخلوط شدن امیزش کردن
immingle U بهم امیختن مخلوط کردن
blender U ماشین مخصوص مخلوط کردن
stud U حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
cash crop U محصولی که برای فروش فرآوری میشود
irish coffee U قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
gradate U درجه بندی کردن مخلوط کردن
sugars U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
sugar U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
platinize U با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
truck mixing U مخلوط کردن بتن روی کامیون
deletion U روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
this work is palling on me U اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
truces U وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
truce U وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
probationers U زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
probationer U زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
blundering U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blunders U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blunder U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
premix U قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
blundered U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
wharfage U وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
scratch file U ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
yard man U کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
mac U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
corsage U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
macs U کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
metacompilation U کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
corsages U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
golden handshake U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
promotion money U دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
golden handshakes U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
seek U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
burse U بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
seeks U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
built up frog U قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
wine palm U هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
prompted U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompts U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
contact party U گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
pontage U مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
redundant U قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
seeking U بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
prompt U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
dumb well U چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
blend U مخلوط کردن رقیق کردن
ming U ذکر کردن مخلوط کردن
blends U مخلوط کردن رقیق کردن
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
sequential access U صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
debutant U نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
core binder U ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
retrorocket U راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود
break up value U قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
takedown U مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
toner U محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
Good grief! <idiom> U این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
assessed value U ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
payola U وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
insertion point U نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
godroon U اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
docketing U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
end U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1strong
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com